۱. چیپها چیستند و چرا مهماند؟
در دنیای پردازندهها (CPU) و کارتهای گرافیک (GPU)، قلب کار واحدهای محاسباتی سیلیکونی هستند که مسئول انجام عملیات منطقی، محاسبات عددی، مدیریت حافظه، و رندر کردن گرافیکاند. این چیپها ترکیبیاند از:
- ترانزیستورها (سوئیچهای کوچک الکترونیکی)
- لایههای فلزی و اتصالات
- مواد نیمهرسانا و دیاکسید سیلیکون
- حافظههای نهفته (cache، SRAM، …)
- واحدهای کمکی مثل واحد ماتریس، واحد کنترل، واحد حافظه
هرچه تعداد ترانزیستورها بیشتر، ابعاد آنها کوچکتر و ساختار داخلی پیشرفتهتر باشد، عملکرد بهتر، مصرف انرژی کمتر و کارایی بیشتر حاصل میشود. به این ترتیب، طراحی و تولید این چیپها یکی از پیچیدهترین صنایع تکنولوژیکی دنیاست.
۲. تاریخچه و تحول صنعت چیپ
در دهههای گذشته، کشورها و شرکتها با پیشرفت لیتوگرافی (Lithography)، فناوری ساخت (fabrication) و مهندسی مواد توانستند تراشههایی با لایههای چندگانه و دقت چند نانومتر بسازند. این سیر پیشرفت، از تراشههای با چند ده نانومتر به امروز که به سطح ۳ نانومتر، ۲ نانومتر و حتی کمتر نزدیک شدهاند، ادامه یافته.
اما مسیر رسیدن به این سطح فناوری نیازمند سرمایهگذاری عظیم، تجربه مداوم و شبکهٔ تأمین کامل – از مواد اولیه تا تجهیزات ساخت – است.

۳. نقش ویژهٔ تایوان در صنعت چیپ
چند نکته کلیدی که تایوان را در جایگاه برجستهٔ این صنعت قرار داده:
الف) تاسیسات پیشرفتهٔ تولید (Foundry)
شرکت TSMC (Taiwan Semiconductor Manufacturing Company) بزرگترین کارخانهٔ مستقل تولید تراشه (Foundry) دنیاست. این شرکت فقط تراشه نمیسازد، بلکه خدمات ساخت تراشه برای شرکتهای طراحیکننده (fabless) ارائه میدهد.
چند ویژگی برجستهٔ TSMC:
- تخصص و تجربهٔ طولانی در روند ساخت چیپهای پیشرفته (مثلاً نانومترهای کوچک)
- شبکهٔ تأمین قوی برای مواد اولیه، ابزار و نیروی متخصص
- سرمایهگذاریهای عظیم در R&D (پژوهش و توسعه)
- زیرساخت کامل و هماهنگ بین دانشگاهها، شرکتهای قطعهساز و اکوسیستم فناوری در تایوان
بهطوری که گفته شده حداقل ۹۰٪ تراشههای پیشرفتهٔ دنیا در تایوان تولید میشود.
ب) اکوسیستم صنعتی متراکم و همافزا

وجود شرکتهای طراحی تراشه (مثل MediaTek) Wikipedia، شرکتهای قطعهساز، تجهیزات تولید، پژوهشگاهها، دانشگاهها و زنجیرهٔ تأمین محلی همه در مجاورت هم باعث کاهش هزینهها، انتقال دانش سریع و همکاری نزدیک شدهاند.
ج) مزایای تاریخی و سیاستگذاری دولتی
تایوان از دههها پیش صنعت نیمههادی را شناسایی و ارتقاء داد — مثلاً در دهه ۱۹۸۰، مؤسسهٔ فناوری صنعتی (ITRI) تأسیس شد تا پژوهش در فناوریهای پیشرفته را تقویت کند.
حمایت دولتی، سرمایهگذاری زیرساختی و تشویق به نوآوری باعث شد شرکتها بتوانند با ریسک کمتر در فناوریهای نوین وارد شوند.
د) مزیت هزینه و نیروی کار متخصص
اگرچه کشورهای توسعهیافته هزینهٔ نیروی کار بالاتری دارند، اما تایوان توانسته با تربیت نیروی متخصص در زمینهٔ نیمههادی و تمرکز صنعتی، هزینهٔ نسبی را کاهش دهد. همچنین، مقیاس بزرگ تولید اجازه میدهد با حجم بالا هزینهٔ ثابت را پخش کند.
۴. چرا سایر کشورها نتوانستند به پای تایوان برسند؟
دلایل متعددی در این عقبماندگی نقش دارند:
- مقیاس و اوّلویت سرمایهگذاری بلندمدت
راهاندازی کارخانههای برتر (fabs) هزینهای میلیارد دلاری دارد. فقط شرکتهایی که منابع بسیار بزرگ دارند (مثل TSMC، سامسونگ، اینتل) میتوانند وارد شوند. - زنجیره تأمین گسترده و پیچیده
فرایند ساخت تراشه وابسته به تأمین مواد شیمیایی، گازهای خاص، تجهیزات لیتوگرافی پیچیده (مانند دستگاههای EUV) است. بسیاری از این تجهیزات تنها چند شرکت محدود جهان تولید میکنند، و راهاندازی تأمین مشابه در کشورهای دیگر آسان نیست. - دانش تخصصی و تجربه تجمعی
ساخت تراشه پیشرفته مانند هنر است: هر نسل جدید، خطاها و بهبودها را میطلبد. تایوان با دهۀها تجربه در طراحی، تولید و بهینهسازی، برتری رقابتی دارد. ایجاد چنین تجربه در سرزمین تازه نیازمند سالها سرمایهگذاری و ریسک است - اکوسیستم همافزا
در تایوان طراحان، تولیدکنندگان، تحلیلگران، دانشگاه و تأمینکنندگان در نزدیکی جغرافیایی کار میکنند — این باعث تسریع در همکاری، کاهش هزینههای حمل و نقل و تسریع چرخههای نوآوری میشود. کشورهای رقیب اگر بخواهند این اکوسیستم را بازسازی کنند، باید سرمایه و زمان بسیار زیادی صرف کنند. - موانع سیاسی، تجاری و امنیت ملی
کشورهای بزرگ مثل آمریکا یا چین ممکن است موانع تجاری، تحریمها یا محدودیتهای فناوری داشته باشند. همچنین، سرمایهگذاری در سطح بسیار پیشرفته ممکن است توسط مقررات یا نگرانیهای امنیتی محدود شود.
همچنین گفته شده که عملیات کارخانههای مشابه در آمریکا حدود ۵۰٪ هزینهٔ بالاتری دارند نسبت به همان ظرفیت در تایوان.
۵. ادعای «تکنولوژی چیپ گرافیکی آمریکایی ده سال عقبتر از تایوان»
این ادعا نیاز به بررسی دارد، اما مبنای آن میتواند موارد زیر باشد:
- شرکتهای آمریکایی طراحیچیپ (مثل NVIDIA، AMD، Intel) بیشتر تمرکزشان بر طراحی و معماری است، و تولید را به شرکتهایی مانند TSMC واگذار میکنند. بنابراین وقتی میگوییم «چیپ آمریکایی»، معمولاً منظور معماری یا طراحی است، نه تولید کامل.
- اگر تولید تراشههای پیشرفته را به دست داشته باشند، باز هم ممکن است در مراحل ساخت (مانند لیتوگرافی پیشرفته، استفاده از EUV، نانوسیلها) عقبتر باشند.
- در برخی منابع ذکر شده که آمریکا در بخش تولید تراشههای منطقی پیشرفته عقب است و تولید تراشههای پیشرفتهتر عمدتاً در تایوان متمرکز است.
اما عبارت «ده سال» ممکن است اغراق باشد؛ با این حال، تفاوت در تکنولوژی تولید و فرآیند ساخت میتواند قابل توجه باشد. برخی گفتهاند که تایوان در فناوریهای پیشرفته مانند ۲ یا ۳ نانومتر پیشتاز است، در حالی که برخی تولیدهای آمریکا هنوز در مراحل ۵ یا ۷ نانومترند.
۶. نتیجهگیری و چشمانداز آینده
- تایوان به دلیل تمرکز صنعتی، تجربهٔ بلندمدت، اکوسیستم کامل و سرمایهگذاری مداوم به نقطۀ طلایی در صنعت چیپ رسیده است.
- دیگر کشورها (حتی با منابع زیاد) نمیتوانند به سرعت تجربه، زنجیره تأمین و اکوسیستم موفق تایوان را کپی کنند.
- ادعای عقب ماندن آمریکا در تولید تراشههای پیشرفته ممکن است در بخش تولید صحیح باشد، اما در طراحی و نوآوری معماری هنوز شرکتهای آمریکایی نقش کلیدی دارند.
- آینده ممکن است شاهد انتقال برخی تولیدات پیشرفته به کشورهای دیگر (مثلاً آمریکا، اروپا) باشد، اما رقابت سخت و پرهزینه است.
- برای کشورهایی مثل ایران، اگر بخواهند وارد این حوزه شوند، باید روی طراحی، نوآوری کوچکمقیاس، و همکاری منطقهای تمرکز کنند چون رقابت در لبهٔ پایانی فناوری خیلی دشوار است.
مدیرعامل فعلی: C. C. Wei (چِـی ـ چیا وی / Che-Chia Wei)

سوابق و تحصیلات
- وی از استان نانتو، تایوان متولد شده است.
- تحصیلات:
• مدرک لیسانس و فوقلیسانس مهندسی برق را از دانشگاه National Chiao Tung در تایوان گرفته است.
• سپس دکترای مهندسی برق را از دانشگاه ییل (Yale University) گرفته است. - پیشینهٔ حرفهای:
• او بهتدریج در بخشهای مختلف عملیاتی، توسعه فناوری، مدیریت تولید و بخشهای ارشد در TSMC کار کرده است.
• قبل از عضویت در TSMC (سال ۱۹۹۸)، وی در شرکتهایی مانند Chartered Semiconductor (سنگاپور) در بخش فناوری فعالیت داشته و همچنین در شرکت STMicroelectronics نیز کار کرده است.
مسیر مدیریتی و پیشرفت او در TSMC
برای درک بهتر، باید بدانیم چگونه Wei به ردهٔ کنونی رسیده:
- ورود به شرکت (۱۹۹۸)
او وارد TSMC شد و در بخش عملیات و فناوری مشغول به کار شد. او در تولید و اجرای فرآیندهای تولید تراشه، ارتقاء کیفیت و مدیریت تولید تجربه یافت. - پیشرفت در سلسله مراتب مدیریتی
- Senior Vice President بخش فناوری یا «Business Development»
- سپس معاون ارشد عملیات (Operations)
- بعدها به سمت رهبری بخشهای بزرگتر و همگرایی میان بخشهای فناوری و تولید
این پیشرفتها به او شناخت کامل از فرایند تولید تراشه — از طراحی تا تولید انبوه — داد.
- سهم رهبری در دوران انتقال
وی از ژوئن ۲۰۱۸ به سمت CEO شرکت منصوب شد.
سپس در ژوئن ۲۰۲۴، علاوه بر سمت CEO، به ریاست هیئت مدیره (Chairman) نیز انتخاب شد. یعنی اکنون مدیریت اجرایی و نظارتی شرکت به طور همزمان در دستان اوست. - چالشها و ابتکارات دوران مدیریتی او
- برونسپاری تولید به مراکز بینالمللی (مثل آمریکا) در پاسخ به فشارهای ژئوپولتیکی و زنجیره تأمین متنوعتر
- اعلام سرمایهگذاری عظیم (مثلاً طرح ۱۰۰ میلیارد دلاری برای توسعه در آمریکا) تحت مدیریت او
- تلاش برای حفظ رشد درآمد و عملکرد قوی حتی در شرایط تنشهای تجاری بینالمللی
- مدیریت روابط پیچیده با دولتها و سیاستهای بینالمللی، به ویژه آمریکا و چین
تأثیر مدیرعامل بر توسعهٔ TSMC و جایگاه بینالمللی
مدیرعامل میتواند نقش محوری در تعیین جهتگیری استراتژیک، سرمایهگذاریها، ریسکپذیری و نوآوری داشته باشد. در مورد Wei، چند نکتهٔ کلیدی قابل ذکر است:
- هماهنگی استراتژی جهانی با واقعیتهای سیاسی
وی تلاش کرده TSMC را نه صرفاً به عنوان یک شرکت تایوانی، بلکه بهعنوان یک شرکت جهانی دیده شود که بخشی از تولید را به مناطقی مانند آمریکا منتقل میکند تا ریسک ژئوپلیتیکی کاهش یابد. - تقویت نوآوری و فناوریهای پیشرفته
چون Wei خودش زمینهٔ فناوری دارد، فهم فنی نسبت به چالشها و مسیرهای پیشرفت دارد، و میتواند جهتگیری تحقیق و توسعه را هدایت کند — مثلاً تصمیم به تولید فناوریهای پیشرفته در خطوط تولید جدید. - پذیرش ریسک بزرگ سرمایهگذاریها
سرمایهگذاریهای کلان در ساخت کارخانههای جدید در خارج از تایوان، وارد شدن به پروژههای بزرگ و بلندمدت، همه ریسک دارند؛ اما تحت مدیریت او این تصمیمات گرفته شدهاند تا آیندهٔ شرکت حفظ شود. - رهبر همگام با تغییرات جهانی
در دوران فعلی که صنعت تراشه تحت تأثیر تحولات هوش مصنوعی، تقاضای بالا، نارضایتی از تمرکز تولید در مناطق محدود است، نقش مدیرعامل برای هدایت شرکت به سمت تنوع، انعطافپذیری و رشد جهانی حیاتی است.
🔹 نتیجهگیری
صنعت چیپهای نیمههادی امروز ستون فقرات دنیای فناوری است — از گوشی و لپتاپ گرفته تا ابررایانهها و هوش مصنوعی. در این میان، تایوان با محوریت شرکت TSMC تبدیل به قلب تپندهی این صنعت شده است. موفقیت این کشور و شرکت نه تصادفی، بلکه حاصل دههها سرمایهگذاری هدفمند، سیاست صنعتی هوشمند، تربیت نیروی متخصص و فرهنگ همکاری بین صنعت و دانشگاه است.
در حالیکه کشورهای بزرگی مانند آمریکا، چین یا کرهجنوبی منابع مالی عظیمی دارند، اما نتوانستهاند همان سطح از دقت، کارایی و انسجام زنجیرهٔ تولیدی را که تایوان ایجاد کرده، بازسازی کنند. در واقع، فاصلهٔ فناوری ساخت تراشهها — خصوصاً در لیتوگرافیهای ۳ نانومتر و پایینتر — باعث شده تکنولوژی تایوانی حداقل چند نسل جلوتر از رقبا باشد.
در این میان، مدیرعامل کنونی TSMC، دکتر C. C. Wei نقشی کلیدی در حفظ این برتری داشته است. او با رهبری علمی و دقیق خود توانسته بین نوآوری فناورانه و چالشهای سیاسی و اقتصادی تعادل برقرار کند. تصمیمهای جسورانهاش در گسترش خطوط تولید جهانی، سرمایهگذاری در فناوریهای زیر ۲ نانومتر و همکاری با شرکتهای آمریکایی و ژاپنی، آیندهٔ TSMC را در جایگاه بیرقیب نگه داشته است.
در نهایت، تایوان نهتنها پیشرو در فناوری چیپسازی است، بلکه به نماد تمرکز، تخصص و استقلال صنعتی تبدیل شده — الگویی که نشان میدهد حتی یک جزیرهی کوچک میتواند با علم، ثبات و رهبری درست، بر اقتصاد جهانی تأثیر بگذارد.